روایت تلخ اعتیاد در شهر | از بوی توهم زای «گُل» تا مرگ تدریجی زندگیبرای لحظاتی به فکر فرو می رود، شاید به صورت معصوم نوجوانی اش فکر می کند که با سهل انگاری و ندانم کاری آن را به قیافه ای تابلو تبدیل کرد که دیگر کسی او را به عنوان فرد عادی قبول نداشت و قیافه اش با لب هایی سیاه و صورتی وا رفته برای همه تابلویی از یک بلای خانمان سوز شده بود. - خبرگزاری فارس- خراسان جنوبی؛ در عالمی دیگر سیر می کنند و صدای قاه قاه خنده شان گوش رهگذران را آزار می دهد. شاد هستند اما به گفته یکی از شوتی ها (فروشنده ماده توهم زای گل) شادی شان مجازی است و واقعیت ندارد. گل بو می کنند اما بوستان زندگی شان خزان است. گاهی توپ و گاهی از خماری لول می شوند و در لابه لای شمشادها آهنگ خمیازه سر می دهند. دورهمی برخی از جوان ها در این روزها در یکی از پارک های حاشیه شهر دیدنی و قابل تأمل است. به قولی دود آغشته به گل و سیگاری را به هوا می فرستند. فضایی اند اما روی زمین و البته گاهی میان شمشادها سیر می کنند. جای جای این فضا رمزآلود و کلید بوستان گل ها هم در دست برخی شوتی ها است. شوتی ها نام برخی از فروشندگان گل و سیگاری است که توسط فضایی ها اینگونه نامیده می شوند چون آن ها شوت و گل را وارد شش های مصرف کنندگان می کنند. سرخوشی های زودگذر و کاذب هر کدام در عالمی سیر می کنند و اغلب جوان و کم سن و سال هستند و به واسطه تجربه، هیجان و سرخوشی های زودگذر برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |